سه پیاده روی در جنگل

برای بزرگنمایی کلیک کنید

• ژاک Mortice

وجود دارد یک پل هوایی هیل که قوس Lake Shore Drive بیش فاستر خیابان که در آن ما می تواند اردوگاه و باد توپ های ساحل و گسترش ما تنقلات. در آن فضا من راه می رفت و رانده شده توسط صدها بار بدون یک نگاه و یا یک فکر اما من چهار سال لنا و من حل و فصل در. او اجرا می شود به صورت مایل در سراسر تپه, ساعت هزینه چیدن از طریق pinecones و برگ و به طور کلی blessedly داشتن هیچ ایده چه چیزی در جریان است در جهان. او بخواهید در مورد چادر بر روی تپه روبروی جاده یک بی خانمان اردوگاه و یک یادآوری (هرگز دور در شیکاگو) که جدید وجود دارد و وحشتناک جهان از محرومیت و precarity این بیماری همه گیر انداختن در کسانی که حداقل قادر به مقابله با آن. پلیس رانندگی در حلقه.

دیروز شهردار را دیدم بیش از حد بسیاری از مردم در سواحل مرکز شهر و در 606, وسوسه, زمزمه های بهار و بسته لیک فرانت دنباله و سواحل است. ما shooed دور توسط پلیس مستقر در پرورش ساحل در شمال دور طرف چند بلوک از آپارتمان ما یک پیاده روی تا من به تازگی گرفته شده برای تماس با "هفت اتاق است." بنابراین در یک زمان مثل این است که به عنوان مهم به عنوان مواد غذایی یا ما زدايي چک لیست.

از تولد من آموخت دختر من که دریاچه میشیگان است که او لیک به معنای واقعی کلمه و ظاهرا فقط به عنوان او است ، همه ما اساسی و مواد و ایمنی نیاز به ملاقات کرد در حالی که بسیاری در حال از دست دادن آنها. اما جهان ما شده است طرح میتوانست با این وجود پس از اینکه قطع از دریاچه به ما می دهد هر دو اجازه برای بیان چگونه وحشتناک احساس ما و در زمان ما راه اندازی اردوگاه در گذشتن از تپه ما هر دو گریه. توجه من است پس خرد از یک فرد با مسئولیت های حرفه ای یک پدر و یک انسان همه در همان زمان همه از آن زمان که تنها چیزی که من می توانید تمرکز بر روی تجمع اقیانوس وحشت که با عجله در زیر درب زمانی که به من گفته شد این بود که در آستانه ی من نباید عبور.

در طول روز از آن زمان روی صفحه نمایش برای همه—ویدئو کنفرانس برای من و همسرم دیزنی+ برای لنا. ما باید این نوع از مشاغل اجازه می دهد که ما دور از مردم و نزدیکی به فرصت تجربه از طبیعت بنابراین ما marinate در گناه همدردی برای کسانی که بدون این امتیازات به ویژه هنگامی که ما یک لحظه آرام, انعکاس, خارج از منزل. در شب من متعهد lakeshore هل دهنده, بنابراین من نیاز به جدید آیین در اینجا به عنوان به خوبی. من numbly تنه زدن به آپارتمان یکی از دوستان به امید دریافت یک موج از پنجره. اما من پیدا کنید من مانند تغییر از مناظر. وجود طیف وسیع تری از بافت ها و اشکال برای من قرنطینه ذهن به گرفتن بر روی بیش از در طول هیپنوتیزم گستره دریاچه میشیگان. من می توانید پیگیری شیکاگو معماری خانه خانه و آپارتمان آپارتمان: چهار مربع ییلاقی هنرمند آپارتمان حیاط و چند پژمرده دشت-سبک فتوکپی. از طریق لبه داخلی بین اجواتر و شهر آن عمدتا کوچک آپارتمان ساختمان و بیش از حد-خانه های بزرگ و با شکوه و راحت و به ظاهر یک جهان دور از من در گوشه ای از شهر در نزدیکی Argyle نوار کسب و کار تاسیس شده توسط جنوب شرقی آسیا مهاجران که من به طور کامل انتظار می رود نابود می دوزند رکود است. این مسیر است که تسکین دهنده مانند یک مرغدار بازگشت به مورد علاقه خود را marsh, سرگرمی من فکر می کنم من در نهایت مجبور به. من هم در حفظ و دیدن آخرتی صورتی و بنفش چراغ از اتاق زیر شیروانی ویندوز و زبان انگلیسی زیرزمین دیافراگم که من حدس می زنم به حشیش چراغ رشد. بوی ماری جوانا آشکار از طریق یک ماسک صورت پاپ آپ در بسیاری از اجرا می شود.

من در تلاش برای ساخت یک کل subgenre از پدر و مادر من توضیح عنوان "ماجراهای جنگل" و این که ما به ارمغان می آورد به جنگل نوشیدنی کوک کانتی که پوشش 70,000 هکتار خوب برای 11 درصد از طبخ شهرستان مساحت; یک منبع پایان ناپذیر اجتماعی-از راه دور-سازگار با فضا. آن همه به نظر می رسد اجباری داده می شود که چگونه وحشتناک ما احساس می کنیم و درمان هر یک از دیگر زمانی که ما نمی تواند خارج است.

روز جمعه ما به LaBagh جنگل یک نقطه در امتداد رودخانه شیکاگو در خانههای کمربند که در آن آب meanders و توهم درندهخویی همچنان ادامه دارد. مسیرهای اجرا در امتداد رودخانه و در نزدیکی به اندازه کافی برای لنا به چاک سنگ به آب و عارضه در پیروزی قاطع هنگامی که آن پاشیده و از طریق یک مرداب در lookout برای اردک پارو در استخر. (ما پیدا کردن یک چند.) آن را شلوغ اما مردم دقیق در مورد اجتماعی فاصله, مدار هر یک از دیگر مانند سیارات همیشه خندان که آیا آنها با پوشیدن ماسک یا نه, گرم, چشم و خوبی بخواهد. من تعجب می کنم اگر وجود دارد بیشتر مردم اینجا از در شیکاگو Riverwalk مرکز شهر (که در نهایت به بسته توسط شهرداری فیات) رودخانه بتن-entombed پایانه به دریاچه. آن را وحشیانه تلاش برای دریافت لنا درگیر—او گریه و ناله و به دنبال معامله است. من پیشنهاد برخی از تنقلات میوه به طوری که او به شما اجازه می دهد برای قرار دادن در جوراب. (بخشی از معامله در ماشین sockless.) پس از آن او می بیند آب است. این هیپنوتیزم و مغناطیسی و توقیف توجه خود را تبدیل شدن به یک فروم برای تخیل در جایی دور از اینجا. لایه های گرافیتی روی دیوارهای حائل بتن شکستن نیست توهم است. ما پنهان از هیولا است و او پاشیده در گل و لای. او برای اولین بار می رود. من دنبال پشت سر گذاشت.

در چند هفته پارکینگ در LaBagh جنگل بسته خواهد شد در تعطیلات آخر هفته برای محدود کردن استفاده از پس از حفظ جنگل کارکنان دیدم سطح از تراکم ساخته شده است که آنها را عصبی. از آنجا که بحران آغاز شد, جنگل حفظ مجبور شده اند به یک پارادوکس: نیاز به بستن برخی از آنها بیشتر استفاده می شود و محبوب اماکن زمانی که آنها بیشتر مورد نیاز. کارل وگل مدیر ارتباطات برای جنگل حفظ می گوید آنها سعی کردم به عنوان عاقلانه به عنوان ممکن است deputizing از دفتر کارکنان (از جمله خودش) در علاوه بر این به اضافه گشت از حفظ جنگل پلیس به دنبال سطح تراکم در نقض اجتماعی فاصله. آنها بسته طبیعت, مراکز یک و نیم دوجین پارکینگ در تعطیلات آخر هفته و امضای نقاط مانند فرو کردن صخره تناسب اندام پله ها. "ما در حال تلاش برای خیاط ما تعطیلی و محدودیت بر اساس آنچه ما می بینیم به جای نوعی از پتو راه رفتن." آنها لغو ماهی قزل آلا فیلم برای ماهیگیران تفننی در پنج دریاچه ("مردم خط تا در روز اول و یا دو" Vogel می گوید) و اساسا تمام برنامه نویسی.

به عنوان آب و هوا گرم آن را سخت به تصور کنید که ما دیده ایم گذشته از تعطیلی. وگل می گوید که آنها در حال دیدن "بی سابقه" تعداد مردم در حفظ این زمان از سال; یکی دیگر از کارمند در مقایسه با آن به اوج فصل تابستان مانند چهارم جولای آخر هفته. هفته به هفته تعداد بازدید در وب سایت خود را می شکند ، جنگل حفظ را تبدیل به یک محل برای freaked خارج Chicagoans خود را به عقب با هم. قدیمی وجود دارد چشم انداز معماری ماکسیم توسط یک پدر از نظم و انضباط Frederick Law Olmsted, که به نام پارک های شهری "ریه ها از شهرستان." در حال حاضر این مکان ممکن است چیزی کمی کمتر محترمانه و صریح اما کمتر مهم است. این کرک جنگل هستند و بیشتر شبیه به یک کبد یک فیلتر ارگان برای پاکسازی سمی اضطراب.

یک هفته بعد ما درایو بیشتر به اگرز گرو همراه ایندیانا مرز یک پچ از باتلاقی جنگل و مسیرهای پیاده روی مرز یک برکه. ما نمی بینیم دیگر روح و آب و هوا وحشتناک است—مسطح, خاکستری, اوایل بهار رقیق اواسط 40s پیوسته و باد و زمین خیس شده از باران. اما در جنگل باد بافر شده است و شما می توانید شنیدن پرندگان: gulls herons اردک و کانادا غازها. من به معنای آن است که یک محل است که می درخشد در اوایل صبح با پرندگان' سحر کر و یا در اواخر شب قضاوت از همه دور انداخته Modelo قوطی و باتلاق بالقوه برای گوتیک فتنه است. من تلنگر بیش از سیاهههای مربوط به فاش کردن کرم ها و pillbugs و بحث در مورد چگونه چوب خاک می شود. من جعلی بهره می شود و شمع و من به خود من در دوران کودکی. ما به ارمغان آورد مناسب پیک نیک میان وعده گسترش و به کار می کنند. لنا که هرگز سرد در زندگی خود تراکم از طریق ماهی قرمز کراکر بدون دستکش بسته بندی خودش را در یک پتو به عنوان یک ابرقهرمان کیپ و reveling در عنصری محوطه جنگل. همسر من می آید اما نه چیزی. ماجراهای جنگل در حال رفتن به یک پدر و مادر چیزی. که خوب است.

در یکی دیگر از یکشنبه ما درایو حتی بیشتر در جنوب به نوعی چپق سرخ پوستان جنگل و به کمی کلومت رودخانه. درایو وجود انبارها و railyards و در غیر این صورت ناشناس (به من) امتداد سبز مانند بسیاری از مراتب سمت جنوب و کلومت رودخانه راهرو. این یک بخش از شیکاگو که ضروری ترین (و هنوز هم مبهم) به چه شهر یا شد: دریاچه های متصل به رودخانه متصل به صنعت. ما پد از طریق گل و چوب را به آب. رودخانه بانک های تحت پوشش در روشن مخملی سبز مربوط توسط مینیاتوری لاله ها. شما می توانید شنیدن سنگ زنی و جیغ مانندی از قطار حمل و نقل نگهداری و انبار منطقه ما را از طریق به از اینجا دریافت کنید اما این همه شدت زیبا. من می دانم آن را ده درجه گرمتر از آن را در پارکینگ. لنا می خواهد به اردوگاه بلافاصله و آن را Huck فین vibes از اینجا. رودخانه حیاتی و مداوم زمان که او کشیده شده است. او صحبت کردن به مورچه ها خزنده بیش از گل و چیدن wands سحر و جادو. "این بهترین مکان تا کنون," او می گوید من به عنوان او طول می کشد خاموش کفش. "من فقط زندگی زندگی من است."

به عنوان هفته خزیدن در امتداد آگاهی از این مکان به نظر می رسد مانند یک عمل خود حفظ. آن را آنقدر به افراط من doomer مانده افراط (من بی فایده و بدون یک گوشی هوشمند به هر حال) اما این سالن به جمع آوری ترمیمی تجربیات, از, طبیعت, با دانش است که آنها در طول زمان تغییر خواهد کرد و حتی به عنوان همه گیر میکشد در نگه داشتن ما در خانه های ما در حالت سکون. من می خواهم به بازگشت به ببینید که چگونه بسیاری از مینیاتوری لاله ها را شکوفه می آیند ژوئن. من می خواهم برای دیدن آنچه که پدیدار از جوانه های قرمز در این درخت را به رسمیت نمی شناسم. من می خواهم به شنیدن آنچه که یک رودخانه ملایم برای تلفن های موبایل مانند زمانی که آن را rustles تابستان از طریق شاخ و برگ در این نقطه دقیق بر روی زمین در نزدیکی که در آن بسیاری از مردم و چیزهایی که من دوست دارم ، زمانی که ما نداشتن تمرکز ما در هم شکسته از دست دادن روال و من ترس, آینده, ما افکار خود را به کم کردن سرعت به طوری که آنها مطابقت لوله شکل نما از فصول و از زمین است. v