استارت آپ چیست ؟

یک شرکت نوپا یک تجارت نوپا است که حرکت خاص خود را بر اساس تقاضای درک شده برای محصول یا خدمات خود دارد. هدف از

توسط ABESTANEWS در 30 اردیبهشت 1399
یک شرکت نوپا یک تجارت نوپا است که حرکت خاص خود را بر اساس تقاضای درک شده برای محصول یا خدمات خود دارد. هدف از راه اندازی این است که به سرعت در نتیجه ارائه چیزی که به یک شکاف خاص در بازار می پردازد ، به سرعت رشد کنیم. هیچ پارامتر ثابت وجود ندارد که چه نوع شرکتی را می توان یک استارتاپ در نظر بگیرد ، اما این اصطلاح اغلب در مورد شرکت های با تکنولوژی بالا ایجاد می شود که محصولاتی را تولید می کنند که از فناوری برای ارائه چیزهای جدید یا انجام یک کار موجود به روشی جدید استفاده می کنند. بسیاری از شرکت های نوپا محصول برای فروش ندارند و بسیاری از آنها جریان درآمد ندارند. به طور مشابه ، هیچ قاعده محکمی در مورد متوقف کردن شروع راه اندازی در نظر گرفته نشده است. برخی معتقدند هنگام رسیدن به یک اندازه خاص ، یک راه اندازی متوقف می شود ، مسیر خود را برای سودآوری تکمیل می کند ، سطح بالایی از صندوق های سرمایه گذاری را دریافت می کند ، یک شرکت دولتی می شود یا توسط یک شرکت بزرگتر به دست می آید. منابع مالی پیدایش برای استارتاپها اغلب مفهوم بنیانگذار برای یک محصول است. برخی از آنها هنگامی که بنیانگذار مرحله بعد را پشت سر گذاشت ، در مرحله اثبات مفهوم ، سرچشمه می گیرند. بنیانگذار استارتاپ اغلب منجر به توسعه محصول می شود و به عنوان رهبر مشاغل سازمان فعالیت می کند. او اغلب قبل از سودآوری ، روی مقیاس گذاری شرکت تمرکز می کند. فیس بوک تا سال 2009 ، پنج سال پس از تأسیس مارک زاکربرگ ، این شرکت را در حالی که دانشجوی دانشگاه هاروارد بود ، تأسیس نکرد. در نتیجه ، مقدار اختصاص یافته به یک استارتاپ لزوماً با درآمد واقعی تولید شده در آن سالهای اولیه مطابقت ندارد. در عوض ، رهبران شرکت و سرمایه گذاران ممکن است ارزش بالقوه شرکت را براساس سود حاصل از تولید خود در نظر بگیرند. استارتاپ هایی که ارزش یک میلیارد دلار یا بیشتر دارند ، تکشاخ نامیده می شوند. برخی از موسسین شرکتهای جوان خود را با استفاده از دارایی های مالی خود - چه متعلق به آنها و یا قرض گرفته شده - برای تأمین بودجه فعالیت های روزانه شرکت ، راه اندازی می کنند. برخی دیگر هنگام شروع کار و بعداً به سرمایه داران رجوع به سرمایه گذاران فرشته می گردند. بسیاری از افراد در انکوباتورها فعالیت می کنند - مکانهای کاری و دفاتر که توسط سازمانهای غیرانتفاعی یا دولتی و همچنین سایر مؤسسات متعهد به رشد این نوع مشاغل پشتیبانی مالی می شوند. به این ترتیب ، این نهادهای حمایتی غالباً رهبران مشاغل فصلی و کارآفرینان موفق را به مربیان رهبران نوپا ارائه می دهند. سرمایه گذاران استارتاپ ، به همراه بنیانگذاران و دیگر رهبران شرکت های نوپا ، غالباً سرمایه گذاری های خود را هنگام فروش استارتاپ های خود به شرکت های بزرگتر و تأسیس شده بیشتر می پردازند. این یک استراتژی خروج است. استراتژی دیگر شامل عمومی شدن استارتاپ ها است. شرکت های نوپا همچنین می توانند با استفاده از سود انباشته خود برای سرمایه گذاری مجدد در شرکت و تأمین دستمزد به بنیانگذاران و کارمندان ، خصوصی و خصوصی بمانند. ساختار سازمانی اصطلاح استارتاپ در دهه 1990 محبوبیت خود را افزایش داد ، زیرا تعداد شرکت های فناوری و مرتبط با اینترنت به سرعت افزایش یافت. هیجان بیش از پتانسیل آنها منجر به حباب dot-com شد ، با سرمایه گذاران که مشتاقانه از محبوبیت روزافزون اینترنت مبتنی بر ارزش افزوده اینترنت سود می برند. این رونق دات کام بود. هنگامی که بسیاری از این شرکت ها به دلیل عدم وجود اصول اساسی تجارت ، از جمله محصولات مناسب ، شکست خوردند ، باعث شد سرمایه گذاران نتوانند سرمایه های خود را بازپرداخت کنند - رفاهی که بعضاً به آن دامن dot-com می گویند. امروزه بیشتر مبتدیان زمان بیشتری را صرف تجزیه و تحلیل صورت های مالی خود می کنند تا از آن وضعیت محافظت کنند. ویژگی های منحصر به فرد همه شرکت های جدید نوپا محسوب نمی شوند. شرکت هایی که از نظر پایگاه مشتری ، درآمد و محصول خود دارای پتانسیل رشد محدودی هستند ، به عنوان نوپا دیده نمی شوند. به عنوان مثال ، یک رستوران جدید ، شرکت تمیز کننده خشک یا شرکت خدمات حرفه ای احتمالاً به آنها راه اندازی نمی شود. اگرچه استاندارد مشخصی برای تعیین شرکت های نوپا وجود ندارد ، اما جامعه تجارت تشخیص می دهد که یک کلاس خاص از شرکت های جوان وجود دارد و فرهنگ کاری خاصی که در استارتاپ ها وجود دارد ، وجود دارد. این فرهنگ استارتاپ ، یا طرز فکر استارتاپی ، دارای چندین ویژگی اصلی است ، از جمله تعهد به نوآوری و تمایل به خطرات و تصمیم گیری سریع. این جو کارگران بالقوه را که به دنبال آن محیط هستند ، جذب می کند. فرهنگ استارتاپ نیز می تواند مساوات محسوب شود و کارگران در همه سطوح با هم جمع شوند. فضای کاری آنها غالباً با داشتن مناطق باز که رهبران و کارمندان در کنار هم کار می کنند ، این دیدگاه را تقویت می کنند. با این حال ، بنیانگذاران و مدیران منتخب آنها همچنان مسئول هستند و اغلب به عنوان سفیران محصول و شرکت مورد نظر خود خدمت می کنند. برداشت از راه اندازی ها استارتاپ ها غالباً به دلیل پتانسیل ایجاد اختلال در صنایع و معرفی فرایندها و محصولات جدید به بازار و همچنین روحیه ابتکاری خود ، هدایت می شوند. آنها می توانند تصور آمریكایی تقریباً اسطوره ای داشته باشند ، زیرا این تصور را كه هر كسی می تواند با یك ایده شروع كند ، سخت تلاش كند و ثروتمند شود ، در عین حال كه وضع موجود را تكان می دهد ، تجسم می یابد. منبع : https://vidone.ir/
آخرین مطالب